آموزش دروس مطالعات علوم اجتماعي

آموزش دروس مطالعات علوم اجتماعي
مطالب مربوط به دروس دوره راهنمايي مانند تاريخ وجغرافيا و اجتماعي و مطالب جالب مانند ديگر همچون مقاله يا تحقيقات دانش آموزي پاور پووينت ها و عكس هاي آموزشي  
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان

 آموزش مطالعات علوم اجتماعي

 و آدرس

 fardanegar.LoxBlog.com

 لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

مى گويند درجهان هم آدم خوشبين لازم است و هم آدم منفى گرا. به قولى آدم خوشبين هواپيما مى سازد و آدم بدبين چتر نجات اختراع مى كند. منتها معروف است كه بسيارى از ما ايرانى ها به خاطر تاريخ گذشته مان همه چيز را يا سفيد مى بينيم يا سياه. هنگامى كه شرايط بر وفق مرادمان نيست دنيا را سياه مى بينيم و تنها به منفى بافى مى پردازيم. اين درحالى است كه مطالعات اخير نشان داده منفى گرايى مسرى است و نظرات منفى ديگران بسيار بيشتر از نظرات مثبت آنها روى افراد تأثير مى گذارد. در نتيجه لحظاتى هست كه احساس مى كنيم دور و برمان پر ازامواج منفى است و ما در دنيايى از نااميدى غرق شده ايم. 

 

آدم منفى گرا مى گويد:"من آدم بدشانسى هستم، غير ممكن است بتوانم اين كار را انجام دهم، امروز هم روز بدى است مانند بقيه روزها، زندگى پر از سختى ها و ناملايمات است، جامعه ناامن و پر از خشونت است، من در شغلم هيچ گاه پيشرفت نمى كنم، فرزندانم ديگر قابل كنترل نيستند، نظر مديرانم نسبت به من منفى است، همكارانم دائم مى خواهند زير آب مرا بزنند، وضع اقتصادى بد است و هيچ وقت هم خوب نخواهد شد، چرا پولدار نمى شوم؟ و ..."
او دست آخر ممكن است به اين نتيجه برسد كه هيچ كس دوستش ندارد و در جهان جايى برايش وجود ندارد و اصولاً هيچ آينده روشنى در انتظارش نيست.
آدم منفى گرا هميشه منفى حرف مى زند، از هيچ چيز راضى نيست و از همه چيز و همه كس ايراد مى گيرد و قبول نمى كند كه خودش مسئول اتفاق هايى است كه برايش رخ مى دهد. اين درحالى است كه دانشمندان مى گويند كه درباره هر چيزى كه فكر كنيد به حقيقت مى پيوندد. به عبارتى كسى كه دائماً منفى فكر مى كند، به فردى شكست خورده و بيمار تبديل مى شود و نمى تواند از زندگى اش لذت ببرد.
چرا منفى گرا مى شويم؟
فرد منفى گرا هميشه در انتظار شكست و وقوع اتفاق هاى ناگوار است. اگر چنين انديشه اى درجامعه همه گير شود، قدرت هر نوع حركت و ابتكار و پيشرفت از آن گرفته مى شود. در حالى كه جوامعى كه فكر مى كنند آينده بهتر از امروز است، براى به دست آوردن بهترين دستاوردها و نتايج در آينده تلاش مى كنند. آنها به موفقيت هاى بيشترى دست پيدا مى كنند واز زندگى شان بيشتر لذت مى برند.
افراد منفى باف معمولاً اعتماد به نفس كمى دارند. آنها فكر مى كنند كه ديگران دوستشان ندارند و تصور مى كنند كه نمى توانند بر مشكلاتشان غلبه كنند. اين افراد در خانواده هايى بزرگ مى شوند كه والدين به اندازه كافى از بچه هايشان حمايت نمى كنند.
به اين ترتيب درنهايت نمى توانند با والدين، معلمان و همكلاسى ها و همسن و سال هايشان روابط خوبى برقرار كنند و در مقابل آنها دچار حس خود كم بينى مى شوند.
اين قبيل كودكان وقتى بزرگ مى شوند فكر مى كنند انسان هاى ارزشمندى نيستند، نمى توانند با ديگران ارتباط برقرار كنند و احساس مى كنند كه لايق احترام ديگران نيستند و استحقاق پيشرفت را نيز ندارند. اين طرزتفكر، احساس هاى آنها را هم درگير مى كند و در رفتارشان هم خودش را نشان مى دهد و در آنها به عادت تبديل مى شود. اين افراد مدام حرف هاى منفى مى زنند و حرف هاى آنها افرادى كه اعتماد به نفس كمترى دارند را تحت تأثير قرار مى دهد.
ما با كودكان و نوجوانان زيادى مواجه مى شويم كه گناه نمره هاى بد و رفتارشان را به گردن معلم يا همكلاسى هاى خود مى اندازند و معلمان را سختگير و همكلاسى ها را حسود معرفى مى كنند. اين بچه ها مسئوليت اتفاق هاى دور و برشان را به عهده نمى گيرند و خود را مقابل معلمان و همكلاسى ها ناتوان احساس مى كنند. همين مانع از اين مى شود كه خودشان فعاليت كنند وشكست هايشان را جبران كنند. آنها دائماً از خود انتقاد مى كنند و افرادى ترسو و مرددند و زياد دچار اضطراب مى شوند. احتمال زيادى هم دارد كه اين افراد افسرده شوند.
منفى گرايى مسرى است
مطالعات اخير نشان داده كه نظرات و عقايد منفى، موجب ايجاد بيشترين دگرگونى ها در ايده هاى افراد مى شود. براى مثال، ايده مشتريان نسبت به محصولات و خدمات و كالاهاى موجود در فروشگاه ها، بيشتر تحت تأثير نظرات اطرافيانشان قرار مى گيرد. نتايج اين مطالعات نشان داده است كه ايده ها و نظرات ديگران بويژه وقتى منفى هستند، تأثير بسيار قوى اى بر نظرات اشخاص مى گذارند.
به اين ترتيب معاشرت و نشست و برخاست با افراد منفى گرا، روحيه را خراب مى كند و فرد را به سمت بدبينى سوق مى دهد. كسانى كه حرف هاى منفى مى زنند، روحيه خود را به شنونده منتقل مى كنند و افسردگى مخاطب را موجب مى شوند.
متأسفانه افرادى كه منفى فكر مى كنند، دور هم جمع مى شوند. ما بارها با جمع هايى مواجه شده ايم كه اعضاى آنها فقط در آن با هم حرف هاى منفى ردوبدل مى كنند. به عبارتى افراد منفى باف همديگر را جذب مى كنند و تمام افكار مثبت را از يكديگر دور مى كنند و كارى مى كنند كه تمام زندگى و احساس شان شكل منفى پيدا مى كند. در اين صورت رها شدن از منفى بافى سخت تر مى شود. بنابراين نخستين درمان براى افراد منفى نگر اين است كه از چنين جمع هايى كنار بكشند. وگرنه در چنين جمع هايى فقط براى بيان افكار منفى مسابقه گذاشته مى شود و در نهايت زندگى براى همه شان بد و ترسناك مى شود و همه همواره انتظار حوادث منفى را مى كشند.
زير هجوم افكار منفى
تحقيقات نشان داده كه مغز و سلول هاى عصبى افراد منفى نگر به گونه اى تغيير مى كند كه بتواند پيام هاى منفى اى را كه آنها مى فرستند، ارسال كند.
افرادى كه منفى نگر هستند، بى شك اين تجربه را داشته اند كه موقع هجوم افكار منفى، ضربان قلبشان تند شده، فشار خونشان بالا رفته و دچار استرس و اضطراب شده اند. حتى اگر فردى پزشك هم نباشد، مى داند كه همه اينها مى تواند به صدمه جسمى منجر شود و بويژه به قلب آسيب برساند و حتى زمينه حمله قلبى را فراهم كند. تحقيقات نشان داده افرادى كه خوشبين هستند نصف افراد منفى گرا و بدبين دچار مرگ هاى ناگهانى مى شوند. از طرفى افرادى كه خوشبين اند بيمارى شان زودتر از افراد بدبين بهبود پيدا مى كند و بيشتر از آنها مراقب سلامتى شان هستند.
احتمالاً با افرادى مواجه شده ايد كه وارد شغلى مى شوند و زود آن را رها مى كنند، با وجود شايستگى مسئوليت نمى پذيرند، در هنگام تحصيل به سرعت سرخورده و دلسرد مى شوند. چنين افرادى تنها عيب ها را مى بينند و يا خود را ناتوان از ادامه برنامه ها و اهدافشان مى بينند. كارشناسان مى گويند افراد هر قدر هم منفى باف باشند، باز هم مى توانند خود را به انسانى مثبت نگر تبديل كنند.
مطالعات نشان داده خوشبينى يك مهارت است و هر انسانى مى تواند آن را بياموزد. كافى است هر فردى به جاى موارد منفى، روى چيزهاى خوب تمركز پيدا كند. ما بايد قبول كنيم كه هر قدر اطراف ما وقايع منفى وجود داشته باشد، ما باز هم مى توانيم انسان هاى مثبت نگرى باشيم. چون زندگى فرصت ها و امكانات و نعمت هاى زيادى دارد كه ما مى توانيم از آنها استفاده كنيم. با استفاده از اين امكانات مى توان شاد زندگى كرد و به موفقيت رسيد. موفقيت چيزى است كه به همت فرد بستگى دارد. اگر فردى از پيش فكر كند كه شكست مى خورد و لايق موفقيت نيست و يا شانس ندارد، موفق هم نخواهد شد. به عبارتى انسان ها ساخته افكار خودشان هستند. معلوم است كه فردى با افكار منفى كه نمى تواند از توانايى هايش استفاده كند و آنها را هدر مى دهد و با اين افكار، بى حوصله، افسرده، مضطرب و بيمار است، كمتر از فردى كه افكار مثبت دارد و همواره احساس خوشبختى و آرامش و اعتماد به نفس مى كند، به موفقيت دست پيدا مى كند. چون كسى كه احساس مثبت دارد، فكر مى كند كه مى تواند بر مشكلاتش غلبه كند و پيروزى و شكست در دست خودش است.
كار از جمله دشمنان افراد منفى باف است. كسى كه زياد كار مى كند فرصتى براى فكرهاى منفى ندارد. حالت بدنى اى كه انسان به خود مى گيرد هم در دور كردن افكار منفى مؤثر است. فردى كه لبخند مى زند، صاف مى ايستد و با انرژى قدم برمى دارد بيشتر احساس خوشبينى را در خود تقويت مى كند. برعكس فرد منفى باف عبوس و قوز كرده است و پاهايش را روى زمين مى كشد. همچنين فرد نبايد مدام خودش را سرزنش كند، بلكه برعكس بايد به خود بگويد كه حال من خوب است، من توانايى انجام اين كار را دارم، من مى توانم بر مشكلم غلبه كنم، من به ديگران علاقه دارم و ديگران هم مرا دوست دارند، امروز روز خوبى است و.... اتكا به خداوند هم در پرورش افكار مثبت و رهاشدن از فكرهاى منفى بسيار مؤثر است. كسى كه به خدا توكل مى كند در صورتى كه برايش اتفاق بدى هم رخ دهد، دچار منفى بافى نمى شود و آن را مصلحت و خير و بركت مى داند.
منفى بافى تنها بر روحيه و سلامت بدن فرد منفى باف اثر نمى گذارد، بلكه عواقب منفى اجتماعى زيادى نيز دارد. اگر تعداد زيادى از افراد جامعه منفى نگر باشند، جامعه پويايى خود را از دست مى دهد. هرقدر تاريخ و گذشته يك كشور پر از اتفاق منفى باشد، اما بازهم افراد جامعه بايد به آينده نگاه كنند و از منفى بافى درباره آينده خوددارى كنند وگرنه آن جامعه از كوشش و جبران گذشته باز مى ماند. جوامع پويا برعكس جوامع ايستا مثبت انديش اند و جوامعى كه منفى نگرى در آنها زياد است در دور باطل منفى نگرى مى مانند و نمى توانند از آن خلاص شوند. براى اينكه جامعه اى مثبت نگر و پويا داشته باشيم، در ابتدا بايد هر فردى خود را از افكار منفى خلاص كند. چون انديشه هاى منفى در تعاملات اجتماعى از فردى به افراد ديگر سرايت مى كند. تاريخ گذشته موجب شده ما هم تاحدودى در جامعه اى منفى نگر زندگى كنيم. بنابراين اگر هريك از ما ذهنمان را از اين افكار بزداييم، قادر خواهيم بود جامعه مان را به جامعه اى پويا و پيشرفته تبديل كنيم.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اجتماعي
برچسب‌ها: علوم اجتماعیانسان منفی گرادید منفی
[ ] [ 13:2 ] [ فردانگار ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

بنده شجاعي فرد دبير رشته مطالعات علوم اجتماعي هستم.در اينجا شما مطالب جذاب درباره دروس رشته مطالعات علوم اجتماعي خواهيد يافت كه هم براي دانش آموزان و معلمان و ساير افراد علاقه مند مي تواند مفيد و آموزنده باشد.
امکانات وب
میهن بلاگ